نتایج جستجوی عبارت «قاسم صالح استهبان روستای ماه فرغان مدرسه ابوعلی ‌سینا مدرسه آیت‌الله غفاری هنرستان شهید نواب صفوی 17/2/1361 بیت‌المقدس رمضان کوشک 23/4/1361 14/3/1361» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست می‌دانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردست‌ها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانواده‌ای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دست‌های سرد و بی‌جان پدر را لمس کرد و سردی آن‌ها را در...
گفتن کلمه‌ای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچه‌ها شهید و مجروح شدند‌. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت ‌‌می‌کردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
نقش نیروهای شهرستان نی ریز در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
نیروهای اعزامی از شهرستان که عمدتا" در گردان کمیل متمرکز بودند؛ به فرماندهی سردار شهید‌، علی اصغر سرافراز‌، جانفشانی بسیاری در این عملیات نمودند‌. در واقع این دومین عملیاتی بود که گردان کمیل با حضور نیروهای شهرستان در آن حضور داشت‌. نیروها‌ سه روز پس از شروع عملیات یعنی در تاریخ 22/12/1363 از محل جزایر مجنون عازم منطقه عملیاتی بدر می‌شوند‌. مأموریت گردان در این عملیات بستن عقبه دشمن و انهدام پل ارتباطی آنان بود‌. گردان کمیل در...
و ذالنون و ذالنون ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر، با آقای قاسم زالپور در کانال بزرگی بودیم. ایشان از یکی از روحانیون سئوال کرد: می‌شود نماز غفلیه را از روی کتاب خواند؟ آن برادر روحانی نیز در پاسخ گفت: آری، آقای زالپور شب در نور ماه کتاب دعایی در نماز بدست گرفته بود هی می گفت و ذالنون و ذالنون.... و چون نور مهتاب برای خواندن جملات کافی نبود؛ نمی توانست بقیه را بخواند. بچه‌ها هم با دیدن این منظره می‌خندیدند و مدتها...
تصرف گودال بطور غصبی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر فرمانده گردان اعلام کرد هر نفر گودالی حفر کند تا چنانچه هواپیماهای دشمن مجددا" حمله کردند جان پناهی داشته باشیم. همه برادران این کار را کردند به جز یکی از آنها بنام هوشنگ مسرور. عصر همان روز هواپیماهای عراقی مجددا" در آسمان مشاهده شدند و هر کس رفت داخل گودالی که حفر کرده بود پناه گرفت. آقای هوشنگ مسرور رفت داخل گودالی که آقای قاسم زالپور حفر کرده بود و در این میان آقای...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها ‌می‌کردند. تا بچه‌ها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود‌. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمی‌کردند. برخی...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید هادی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد هادي رنجبر »
هادی در سال ۱۳۵۰‌ در شهر نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت و از زمان نوزادی آوای حق ـ اذان و اقامه ـ در گوشش طنین افکند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهمندی با موفقیت به پایان رساند. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر (عج) آغاز و سال سوم راهنمایی بود که درس را رها کرد و به جبهه رفت. وی زمانی که خود را شناخت، سعی داشت به‌طور مستقل و با تکیه‌بر اراده...
کلیات عملیات کربلای 10
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي ده »
این عملیات در منطقه غرب کشور در محور سردشت و بانه، اردیبهشت ماه سال 1366 انجام شد1‌.گردان کمیل برای حضور در این عملیات از منطقه جنوب یعنی پادگان امام خمینیی (ره) در اهواز به سمت بوکان حرکت کرد. امّا قبل از شرکت در عملیات، بمباران و از حضور در عملیات باز ماند‌. آقای اصغر ماهوتی در این خصوص می‌گوید‌: ما از اهواز به سمت بوکان حرکت کردیم. چند روزی در کارخانه ریسندگی بوکان مستقر بودیم و بعد به منطقه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» می‌گفت به گوش می‌رسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نی‌ریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابن‌سینای طشک راهنمایی را...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حیدر بیاتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حيدر بياتي »
قلم را با شور عشق بر کاغذ می‌دوانیم تا سطوری که می‌نگارد از شهیدی باشد که آیه‌های ایثار را در مدرسه عشق آموخت و در میدان عمل به منصه ظهور گذاشت. از حیدر بیاتی می‌نویسیم که در تاریخ دهم مهرماه سال ۱۳۴۱ در روستای چاه‌کورکی نی‌ریز به جمع خانواده‌ای متدین و باایمان پیوست و با حضور خود شادی را به ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و پدری بامحبت سپری کرد و از هفت‌سالگی راهی...